اژدهای سرخ
نویسنده:
توماس هریس
مترجم:
سهیل صفاری
امتیاز دهید
✔️ اژدهای سرخ اولین اثر از سه گانه پلیسی توماس هریس است که در سال 1981 نوشته شده است. توماس هریس در ادامه ی اژدهای سرخ، دو رمان سکوت بره ها و هانیبال را منتشر کرد. توماس هریس در اژدهای سرخ علاوه بر نشان دادن جزئیات روانی یک قاتل روان پریش که شخصیت درونی اش به واسطه شیوه زندگی تحمیلی از هم پاشیده است، به خوبی خواننده را با جزئیات یک پرونده پلیسی-روانی درگیر می کند. از طرفی خواننده با تک تک عناصر موجود در داستان آشنا شده و به خوبی توسط نویسنده به درون مایه های شخصیتی، خانوادگی و اجتماعی آنها سفر می کند، به طوری که در پایان خواننده احساس می کند تک تک افراد و شخصیتهای داستان را می شناسد و در تک تک مکانهای داستان حضور فیزیکی داشته است. برخلاف کتاب سکوت بره ها که بیشتر جنبه های روان شناسانه مورد نظر هریس بوده در اژدهای سرخ، خواننده به یک میزان خود را درگیر جنبه های پلیسی و روانی داستان می بیند. اژدهای سرخ چندین نقطه اوج دارد که هریک در فصل خود مسیر داستان را به سمت مشخصش هدایت می کند.
در "اژدهای سرخ" توماس هریس، شخصیت والی گراهام پس از اینکه اژدهای سرخ توسط اف بی آی گرفتار شد به ما معرفی می شود. با این که دکتر لکتر در زندان است و در انزوا زندگی می کند، ویل گراهام به کمک وی احتیاج دارد. یک قاتل سریالی دیگر آزاد است و گراهام باید برای مقابله با او، از لکتر برای برطرف سازی این تهدید جدید کمک بگیرد. توث فری (فرشته دندان) تاکنون دو خانواده را کشته است، و جک کرافورد از ویل گراهام کمک می خواهد. گراهام به دلیل درگیر بودن با دو قاتل سریالی (که یکی از آنها دکتر لکتر است) از کمک کردن دریغ می کند، چرا که مطمئن نیست که روح و روان او بتواند از شر این هیولاها سالم بماند. گراهام یکی از بهترین نمایندگان اف بی آی در آنجا است و کرافورد می داند که برای گرفتن این قاتل سادیستی به کمک گراهام احتیاج دارد.
بیشتر
در "اژدهای سرخ" توماس هریس، شخصیت والی گراهام پس از اینکه اژدهای سرخ توسط اف بی آی گرفتار شد به ما معرفی می شود. با این که دکتر لکتر در زندان است و در انزوا زندگی می کند، ویل گراهام به کمک وی احتیاج دارد. یک قاتل سریالی دیگر آزاد است و گراهام باید برای مقابله با او، از لکتر برای برطرف سازی این تهدید جدید کمک بگیرد. توث فری (فرشته دندان) تاکنون دو خانواده را کشته است، و جک کرافورد از ویل گراهام کمک می خواهد. گراهام به دلیل درگیر بودن با دو قاتل سریالی (که یکی از آنها دکتر لکتر است) از کمک کردن دریغ می کند، چرا که مطمئن نیست که روح و روان او بتواند از شر این هیولاها سالم بماند. گراهام یکی از بهترین نمایندگان اف بی آی در آنجا است و کرافورد می داند که برای گرفتن این قاتل سادیستی به کمک گراهام احتیاج دارد.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی اژدهای سرخ
بسيار خونين و خطرناک است . از آن پس گراهام خود را بازنشسته میکند و با خانواده اش به فلوریدا میرود . اما يک قاتل حرفهای دست به جناياتی میزند و گراهام دوباره به
خدمت فراخوانده میشود . گراهام برای حل اين پرونده با هانيبال تماس می گيرد تا از او کمک بگيرد اما هانيبال اطلاعات کمی به او میدهد تا وي را منحرف كند . به تدريج
گراهام مي فهمد قاتل كسي نيست جز فرانسيس دولارهايد كه به خاطر عقده هاي رواني دوران كودكي اين جنايات را انجام مي دهد گراهام آدرس وي را پيدا كرده با ورود به
خانه دولارهايد خانه را منفجر كرده طي يك خودكشي ساختگي دولارهايد خود را كشته شده نشان ميدهد درحالي كه زنده است و چندي بعد براي از بين بردن گراهام به سراغش مي رود ...